loading...
اخبار نشر کتاب های امراله قاسمی
Admin بازدید : 300 چهارشنبه 04 بهمن 1391 نظرات (3)

 

 


شهرستان سميرم داراي آب وهواي كوهستاني با زمستانهاي سرد و پربرف و تابستانهاي خشك و معتدل است. پوشش گياهي اين منطقه متنوع است و بيشتر شامل استپهاي كوهي و چمنزار و درختان جنگلي است و با اينكه براثر بي احتياطي و قطع بي رويه ازبين رفته اند، هنوز هم از مهمترين مراتع جهت پرورش دام بحساب مي آيند. دو چشمه معروف دراين شهرجريان دارد،به نامهاي چشمه خوانساروچشمه خانعلي كه داراي آبي گواراوزلال مي باشند. رودخانه هاي معروف سميرم، عبارتنداز: ماربر، ونك، شمس آباد و حناكه همگي سرانجام ويكجابه رود خرسان ملحق مي شوند.

ازمناظر ديدني اين منطقه آبشارمعروف آن است و همچنين تخت سليمان، آب ملخ، دهات پادنا و ديگرديدگاههاي طبيعي كوهستاني را مي توان نام برد.

 

 

ويژگيهاي انساني

 

درباره وجه تسميه سميرم مطالب مختلفي نقل شده است از همه معروفتر گويند بعلت آب و هواي سرد به اين منطقه سميران گفته اند(زميران ) كه بعدها به سميرم تبديل شده و بمعناي سردسير است. جمعيت اين شهرستان درسرشماري سال 1370 ، 85000 نفر بوده است. اين شهرستان از دو بخش مركزي و پادنا تشكيل شده است. ايل قشقايي كه از تيره هاي مختلفي تشكيل شده اند، درهنگام ييلاق به اين منطقه آمده و با مردم ارتباط و دادوستد دارند.

ويژگيهاي اقتصادي - 60درصد مردم به كارهاي كشاورزي و دامپروري اشتغال دارند. موقعيت كوهستاني وآب وهواي معتدل موجب گسترش باغهاي سيب گرديده كه همه ساله مقدار فراواني به خارج از اين منطقه صادر   مي گردد. بعلت زمينهاي حاصلخيز و آب كافي، محصولاتي نظيرگندم، جو ، چغندرقند و گياهان علوفه اي وحبوبات هم بدست مي آيد، اين شهرستان متاسفانه ازلحاظ صنعت فقير است، هرچندكه از لحاظ مواداوليه از امكانات بالقوه اي برخوردار مي باشد، معادن خاك نسوز پشته و خاك گچ ازمعادن اين شهرستان است. صنايع دستي كارگاهي اين شهرستان، مانند قاليبافي، گليم وجاجيم بافي شهرت دارد.

راهها- باوجود اهميت اين منطقه كه درميان سه استان وبرسرراه عشاير قرارگرفته است، ليكن تاكنون راههاي آن چندان توسعه نيافته است. هرچند پس ازانقلاب گسترش راههاا بعاد وسيعتري يافته، اما كافي بنظرنمي رسد. هم اكنون مهمترين جاده ارتباطي آن به قمشه ازشمال و بويراحمد و بهبهان ازجنوب است كه بتازگي احداث شده است.

 

 

 

 

موقعيت شهرستان سميرم

ويژگيهاي طبيعي - اين شهرستان در165 كيلومتري جنوب اصفهان، ميان استانهاي فارس، كهگيلويه و بويراحمد و چهارمحال وبختياري واقع شده است و مساحت آن در 5/5297 كيلومتر مربع است و منطقه اي كوهستاني است. مهمترين ارتفاعات آن رشته كوههاي دينار(قله دنا) است كه درمرز استان اصفهان و كهگيلويه و بويراحمد واقع شده است.

شهرستان سميرم داراي آب وهواي كوهستاني با زمستانهاي سرد و پربرف و تابستانهاي خشك و معتدل است. پوشش گياهي اين منطقه متنوع است و بيشتر شامل استپهاي كوهي و چمنزار و درختان جنگلي است و با اينكه براثر بي احتياطي و قطع بي رويه ازبين رفته اند، هنوز هم از مهمترين مراتع جهت پرورش دام بحساب مي آيند. دو چشمه معروف دراين شهرجريان دارد،به نامهاي چشمه خوانساروچشمه خانعلي كه داراي آبي گواراوزلال مي باشند. رودخانه هاي معروف سميرم، عبارتنداز: ماربر، ونك، شمس آباد و حناكه همگي سرانجام ويكجابه رود خرسان ملحق مي شوند.

ازمناظر ديدني اين منطقه آبشارمعروف آن است و همچنين تخت سليمان، آب ملخ، دهات پادنا و ديگرديدگاههاي طبيعي كوهستاني را مي توان نام برد.

ويژگيهاي انساني -درباره وجه تسميه سميرم مطالب مختلفي نقل شده است از همه معروفتر گويند بعلت آب و هواي سرد به اين منطقه سميران گفته اند(زميران ) كه بعدها به سميرم تبديل شده و بمعناي سردسير است. جمعيت اين شهرستان درسرشماري سال 1370 ، 85000 نفر بوده است. اين شهرستان از دو بخش مركزي و پادنا تشكيل شده است. ايل قشقايي كه از تيره هاي مختلفي تشكيل شده اند، درهنگام ييلاق به اين منطقه آمده و با مردم ارتباط و دادوستد دارند.

ويژگيهاي اقتصادي - 60درصد مردم به كارهاي كشاورزي و دامپروري اشتغال دارند. موقعيت كوهستاني وآب وهواي معتدل موجب گسترش باغهاي سيب گرديده كه همه ساله مقدار فراواني به خارج از اين منطقه صادر مي گردد. بعلت زمينهاي حاصلخيز و آب كافي، محصولاتي نظيرگندم، جو ، چغندرقند و گياهان علوفه اي وحبوبات هم بدست مي آيد، اين شهرستان متاسفانه ازلحاظ صنعت فقير است، هرچندكه از لحاظ مواداوليه از امكانات بالقوه اي برخوردار مي باشد، معادن خاك نسوز پشته و خاك گچ ازمعادن اين شهرستان است. صنايع دستي كارگاهي اين شهرستان، مانند قاليبافي، گليم وجاجيم بافي شهرت دارد.

راهها- باوجود اهميت اين منطقه كه درميان سه استان وبرسرراه عشاير قرارگرفته است، ليكن تاكنون راههاي آن چندان توسعه نيافته است. هرچند پس ازانقلاب گسترش راههاا بعاد وسيعتري يافته، اما كافي بنظرنمي رسد. هم اكنون مهمترين جاده ارتباطي آن به قمشه ازشمال و بويراحمد و بهبهان ازجنوب است كه بتازگي احداث شده است .

شهر سميرم در جنوب اصفهان به طول جغرافيايي 51 درجه و 34 دقيقهشرقي و 31درجه و 25دقيقه عرض شمالي قراردارد و ارتفاع متوسط آن از سطح دريا2500 متر است. كه به همين دليل به بام ايران معروف است.
سميرم شهري است كوهستاني كه درمنطقه كوهستاني زاگرس شرقي واقع است و اطراف آنارتفاعاتي محصورنموده اند. منظره شهر كوهستاني و پر درخت وزيباست. يك قسمت شهر در بلندي بروي دامنه پرشيب كوهستاني واقع است. خانه ها وقلعه هادر شيب كوهها ساخته شده وقسمت ديگر درامتداد آن بروي جلگه قراردارد. مزارع و باغهاي سيب و خيابانهاي اين قسمت منظره جالبي به شهر مي دهد. اختلاف ارتفاع بلندترين وپست ترين نقطه شهر تقريبا 150 الي 200 متر مي رسد.

 

 

تاریخچه ی شهر سمیرم:

سميرم از نظر لغوي به كسرسين و ضم راء مي باشد و از لحاظ وجه تسميه آنچه از كتب تاريخي استنباط مي شود باني اين ناحيه سام ابن ارم بوده كه بدين لحاظ در اثر كثرت استعمال سميرم گرديده است. سميرم از دوجزء تشكيل شده يكي سمي يا ثمي به معني سرد و ديگري ران يا رام به معني حمل و همچنين نتيجه گرفته مي شود كه سميرم يا سميران به معني جا و مكان و سر زمين سرد مي باشد. از نظر قدمت تاريخي وجود غارها و شكافها، چشمه ها و كشتزارهاي وسيع و حاصلخيز سكونت بشر رادرآن به درازاي تاريخ مي رساند همچنين نامهاي قديمي موجود در منطقه كه بيشتر آنها از لغات فرس قديم فارسي دري است، نشئه امر فوق مي باشد. مانند كوه بهرز به معناي هاله روي شعله آتش كه وهي است درشمال شهر سميرم توجه به ساير شواهد امكان وجود شهر در زمان ساسانيان زياد است بطوريكه از سنگ لوحه هاي قبور قبرستان و ساير اماكن مقدسه مانند مقبره سلطان ابراهيم كه به قولي برادر امام رضا (ع) مي باشد و محل آن به نام محله شهيدان معروف است برميايد. سميرم دردوران بعد از اسلام به صورت قريه اي موجود بوده است دردوره ديلبان بررونق و آباداني سميرم افزوده شد و ركن الدوله ديلمي داراي دژي درآنجا بوده است. دردوره سلجوقيان نيز سميرم شهرت داشته، چنان كه كمالالدين علي سميرمي از وزراي شاه سلطان محمود سلجوقي پسر شاه سلطان محمد پسرشاه سلطان ملكشاه سلجوقي از اين مكان بوده است. از وزير مذكور حمام و آسيابي در سيمرم بجا مانده كه بنام خود او مشهور است. از دوره اتابك انفارس در سميرم يك شبستان بسيار بزرگ ومدرسه طلاب علوم ديني باقيمانده كه آن محل بنام محله اتابكي معروف مي باشد .درزمان پادشاهان صفوي به تيمولداري درسميرم خاتمه داده شد و املاك مردم منطقه به آنها واگذار گرديد. نقل است كه شاه عباس ثاني در سال 1064 هجري بعلت گمي هوا در سميرم فرودآمده است همچنين قلعه ايست در سميرم بنام قلعه كه نقل است درزمان صفويه ساخته شده در پشت اين سنگر محكم فندقي آبي ايجاد كرده بودند كه پايه هاي خندق هوز موجود است. اما درزمان حكومت زنديه چنانكخه دركتاب تاريخ زنديه آمده است سميرم در مشرق پا كوه دنا واقع شده و جزء منطقه ييلاقي ايل قشقايي است. در جنوب غربي شهر قمشه قراردارد اين آبادي بين ايزدخواست و فلارد واقع گرديده است، رونق و آباداني سميرم از زمان زنديه شروع شده ودردوره قاجاريه بنا بر نوشته هاي فارسنامه ناصري كه به دستور ناصر الدينشاه نوشته شده سميرم مركز قصبه سميرم بوده است.
تاقبل از دوره پهلوي منطقه سميرم بدست خوانين قشقايي اداره مي شد دراين دوره بود كه با تشكيل حكومت مركزي، فرمانروايي از خوانين سلب و از سال 1308 شمسي قواي ساخلو براي حفظ انتظامات محل از طرف دولت موقت در سميرم مستقر گرديد و درسال 1314شمسي اولين بخشدار سميرم از طرف وزارت كشور منصوب شد.
درسال 1322 از زمان جنگ جهاني دوم بعلت جنگي كه بين سران ايل قشقايي و بوير احمدي ازيكطرف و دولت موقت از طرف ديگر اتفاق افتاد و از آن بنام جنگ سميرم ياد مي كنند اموال اهالي سميرم از طرف افراد ايل فوق به غارت برده شد و مساكن آنان خراب گرديد و خرمن هاي غلات آتش زده شد و متاسفانه اثرات اين جنگ شوم تاكنون در وضع اجتماعي، اقتصادي و در اذهان مردم اثر گذاشته است. بالاخره پس از پايان جنگ جهاني دوم امنيت به منطقه باز گردانده شد و درسال 1325 سميرم ازاستان فارس منتزع و تابع استان اصفهان گرديد و درنهايت درسال 1342 به شهرستان تبديل و از همان سال فرمانداري درمحل تاسيس شد وفعلا هم به صورت فرمانداري تابع استان اصفهان مي باشد.
شهر سميرم با ارتفاع 2500 متراز سطح دريا به بام ايران معروف است جمعيت آن ( شهر) بالغ بر /000/30 نفر و وسعت شهر 110 هكتار مي باشد و در آبان ماه 1329 به شهر تبديل و شهرداري در آن تاسيس شده است.

 

   امرالله قاسمی



 

 

)بزرگ مردان سام آرام((

آیا می دانید که ؟

           مادر بهرام گور پادشاه ایران سمیرمی بوده است. فردوسی  شاعر             

حماسه سرای گرانقدر ایران زمین در و صف بهرام  گور  سروده است .

ز مادر سمیرم نبیره شهم                 ز مردی  همی باهنر  همرهم 

در زمان سلسله سلجوقی عبدالرحمن سمیرمی وزیر سلطان بر کیارق

پسر ملک شاه سلجوقی بوده است وزارت سلطان محمود  پسر ملک

شاه سلجوقی را کمال الدین علی سمیرمی به عهده داشته  است.

مویدالدین طغرائی سمیرمی وزیر سلطان مسعودبا بدگوئی کمال الدین

به دستور سلطان محمود به قتل می رسد.کمال الدین علی سمیرمی

مسجد و حمام وآسیایی در سمیرم بنا کرده است که حمام ومسجد

او به نام مسجد و حمام خانعلی هنوز به جا مانده است.

 

))مشاهیر سمیرم از زمان قاجار تا دوره ی معاص((

آخوند محمد تقی و آخوند ملا محمد خان سمیرمی فرزندان کربلایی

ابراهیم . آخوند شیخ محمد حسین شیخ عبدالله . شیخ  اسماعیل

طغرایی . ملا حسینعلی نادری . ملا باقر . ملا حسین محمدی  و آقا

 سیدعلی امامی که همگی در سمیرم و  اصفهان تحصیل  نموده

وصاحب مکتب و درس بوده اند.

))خوشنویسان به نام سمیرم((

ملا محمد علی . سیدمحمدباقر فرزند سیدمحمدو اعظی.ملا شیرزاددره

شوری.سیدسیف الله عمرانی حنائی.حبیب الله طغرائی فرزندحسین و

ملا مهدی طغرائی.سید محمد فرزند سید علی فلسفی واستاد بزرگ

خوشنویسی ایران استاد حبیب الله فضائلی بوده اند.

 

 

 

امرالله قاسمی               یاد و نامشان گرامی باد  

 

 

(برنامه نویس وب : پدرام کامیاب راد)

ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط رزرو هتل با 50 درصد تخفیف در تاریخ 1392/02/25 و 15:59 دقیقه ارسال شده است


رزرو هتل شیراز ، کیش ، قشم ، مشهد و تمام نقاط با 50 درصد تخفیف

لینک رزرو هتل بشه به egardesh.com

شماره تماس : 021-44151435 و 44155227-021



مشاهده اطلاعات بیشتر در www.egardesh.com

سامانه رزرواسیون مهر

راحت ، ارزان و با اطمینان خرید کنید

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1392/01/09 و 2:37 دقیقه ارسال شده است

دعاي کوچک- اجابت بزرگ

لوئیز ردن، زنی بود با لباس های کهنه و مندرس، و نگاهی مغموم، وارد خواربارفروشی محله شد و با فروتنی از صاحب مغازه خواست کمی خواربار به او بدهد.

به نرمی گفت شوهرش بیمار است و نمی تواند کار کند، و شش بچه اش بی غذا مانده اند.

جان لانگ هاوس، صاحب مغازه با بی اعتنایی محلش نگذاشت و با حالت بدی خواست او را بیرون کند.

زن نیازمند، در حالی که اصرار می کرد گفت: آقا شما را به خدا، به محض اين که بتوانم پول تان را می آورم جان گفت نسیه نمی دهد.

مشتری دیگری که کنار پيشخوان ايستاده بود و گفت و گوی آن دو را می شنید به مغازه دار گفت: ببين خانم چه می خواهد، خرید اين خانم با من

خواربار فروش با اکره گفت: لازم نيست ، خودم می دهم، ليست خريدت کو؟

لوئز گفت: اينجاست

ليست ات را بگذار روی ترازو به اندازه وزنش، هر چه خواستی ببر

لوئیز یک لحطه خجالت کشید و مکث کرد، از کیفش تکه کاغذی درآورد، و چیزی رویش نوشت و آن را روی کفه ترازو گذاشت. همه با تعجب دیدند که کفه ترازو پایین رفت

خواربار فروش باورش نشد و مشتری از سر رضایت خندید

مغازه دار با ناباوری شروع به گذاشتن جنس در کفه دیگر تراوز کرد. کفه ترازو برابر نشد، آن قدر چیز گذاشت تا کفه ها برابر شدند.

در این وقت ، خواربار فروش با تعجب و دل خوری تکه کاغذ را برداشت ببیند روی آن چه نوشته شده است.

کاغذ، لیست خرید نبود، دعای زن بود که نوشته بود: ای خدای عزیزم، تو از نیاز من با خبری، خودت آن را برآورده کن

مغازه دار با بهت جنس ها را به لوئیز داد و همان جا ساکت و متحیر خشکش زد

لوئیز خداحافظی کرد و رفت.

مشتری یک اسکناس 50 دلاری به مغازه دار داد و گفت: تا آخرین پنی اش مر ارزید فقط اوست که می داند وزن دعای پاک و خالص چقدر است

این نظر توسط زهرا در تاریخ 1392/01/09 و 2:20 دقیقه ارسال شده است

لذت زندگی


ادیسون در سنین پیری پس از كشف لامپ، یكی از ثروتمندان آمریكا به شمار میرفت و درآمد سرشارش را تمام و كمال در آزمایشگاه مجهزش كه ساختمان بزرگی بود هزینه می كرد...
این آزمایشگاه، بزرگترین عشق پیرمرد بود. هر روز اختراعی جدید در آن شكل می گرفت تا آماده بهینه سازی و ورود به بازار شود.


در همین روزها بود كه نیمه های شب از اداره آتش نشانی به پسر ادیسون اطلاع دادند، آزمایشگاه پدرش در آتش می سوزد و حقیقتا كاری از دست كسی بر نمی آید و تمام تلاش ماموان فقط برای جلوگیری از گسترش آتش به سایر ساختمانها است!
آنها تقاضا داشتند كه موضوع به نحو قابل قبولی به اطلاع پیرمرد رسانده شود...

پسر با خود اندیشید كه احتمالا پیرمرد با شنیدن این خبر سكته می كند و لذا از بیدار كردن او منصرف شد و خودش را به محل حادثه رساند و با کمال تعجب دید كه پیرمرد در مقابل ساختمان آزمایشگاه روی یك صندلی نشسته است و سوختن حاصل تمام عمرش را نظاره می كند!!!
پسر تصمیم گرفت جلو نرود و پدر را آزار ندهد. او می اندیشید كه پدر در بدترین شرایط عمرش بسر می برد.
ناگهان پدر سرش را برگرداند و پسر را دید و با صدای بلند و سر شار از شادی گفت: پسر تو اینجایی؟ می بینی چقدر زیباست؟!! رنگ آمیزی شعله ها را می بینی؟!! حیرت آور است!!!

من فكر می كنم كه آن شعله های بنفش به علت سوختن گوگرد در كنار فسفر به وجود آمده است! وای! خدای من، خیلی زیباست! كاش مادرت هم اینجا بود و این منظره زیبا را می دید. كمتر كسی در طول عمرش امكان دیدن چنین منظره زیبایی را خواهد داشت! نظر تو چیست پسرم؟!!
پسر حیران و گیج جواب داد: پدر تمام زندگیت در آتش می سوزد و تو از زیبایی رنگ شعله ها صحبت می كنی؟!!!!!!
چطور میتوانی؟! من تمام بدنم می لرزد و تو خونسرد نشسته ای؟!

پدر گفت: پسرم از دست من و تو كه كاری بر نمی آید. مامورین هم كه تمام تلاششان را می كنند. در این لحظه بهترین كار لذت بردن از منظره ایست كه دیگر تكرار نخواهد شد...!
در مورد آزمایشگاه و باز سازی یا نو سازی آن فردا فكر می كنیم! الآن موقع این كار نیست! به شعله های زیبا نگاه كن كه دیگر چنین امكانی را نخواهی داشت!!

توماس آلوا ادیسون سال بعد مجددا در آزمایشگاه جدیدش مشغول كار بود و همان سال یكی از بزرگترین اختراع بشریت یعنی ضبط صدا را تقدیم جهانیان نمود. آری او گرامافون را درست یك سال پس از آن واقعه اختراع کرد.


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آمار سایت
  • کل مطالب : 19
  • کل نظرات : 19
  • افراد آنلاین : 2
  • تعداد اعضا : 6
  • آی پی امروز : 11
  • آی پی دیروز : 1
  • بازدید امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 50
  • بازدید سال : 659
  • بازدید کلی : 10,915
  • کدهای اختصاصی



    در اين وبلاگ
    در كل اينترنت

    اسلایدشو

    پروفایل استاد قاسمی
    آخرین نشر ها
    مرکز دانلود
    آخرین وضعیت وب

    1. قرار گیری اشعار امراله قاسمی

    2.قرار گیری کتاب های امراله قاسمی

    3.قرار گیری معرفی شهرستان سمیرم

    4.تغیرات کد نویسی وب